دیشب که بارون اومد لیلا لب بون اومد رو بومشون غضنفر به خاطر اون اومد تا ببینه لیلا رو تا به لبش جون اومد یهو داداش لیلا - مهدی - از بیرون اومد چون که دید اون دو تا رو خشمش فراوون اومد رفت توی آشپزخونه با چاقو بیرون اومد غضنفر عاشقو با چاقو زد خون اومد غضنفر ماکسیما رفت پیکان داغون اومد چک و چونه ش بدون دندون اومد لیلا هم شد فراری از ده به تهرون اومد عاشقی رو بنازم که قاتل جوون اومد این شعر بی سر و ته اینجا به پایون اومد صفحه 2 لیلا ,غضنفر ,اومد غضنفر ,بیرون اومد ,اومد لیلا ,بارون اومد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدیر سایت aviannakppdnuk8 webbplats طراحی مهدی اجناس فوق العاده بارانی ها تخفیف ویژه فقط برای امروز